Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شرکتکننده (مسابقه یا آزمون)
2 . ورودی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
entrant
/ˈentrənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شرکتکننده (مسابقه یا آزمون)
2
ورودی
تازهوارد
university entrants
ورودیهای دانشگاه
new women entrants to the police force
ورودیهای جدید زن در نیروی پلیس
تصاویر
کلمات نزدیک
entrancing
entrance hall
entrance fee
entrance exam
entrance
entrapment
entreat
entreaty
entrench
entrenched
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان