Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آنزیم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
enzyme
/ˈenzaɪm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آنزیم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آنزیم
1.Enzymes are essential to the body’s functioning.
1. آنزیم ها برای عملکرد داشتن بدن ضروری هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
envy
envoy
envision
envisage
environs
eon
epaulette
ephemera
ephemeral
epic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان