Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مقاله
2 . اقدام کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
essay
/ˈes.eɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مقاله
انشا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انشا
جستار
نوشتار
مقاله
مترادف و متضاد
article
composition
paper
1.For homework I want you to write an essay on endangered species.
1. برای تکلیف منزل از شما می خواهم که مقاله ای درباره موجودات [گونه های] در معرض خطر [انقراض] بنویسید.
[فعل]
to essay
/ˈes.eɪ/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: essayed]
[گذشته: essayed]
[گذشته کامل: essayed]
صرف فعل
2
اقدام کردن
سعی کردن
مترادف و متضاد
attempt
try
1.many essayed to travel in time.
1. (افراد) بسیاری سعی کردند که در زمان سفر کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
esprit de corps
espresso
espouse
espn
esplanade
essay typing
essayist
essence
essential
essentially
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان