Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ناپایدار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
evanescent
/ˌevəˈnesnt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more evanescent]
[حالت عالی: most evanescent]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناپایدار
گذرا، زودگذر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گذرا
مترادف و متضاد
fleeting
momentary
passing
1.Talk is evanescent, writing leaves footprints.
1. گفتار گذرا است اما نوشتار اثری به جا می گذارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
evan
evaluator
evaluation
evaluate
evader
evangelical
evangelism
evangelist
evans
evaporate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان