Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تفسیر کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to explicate
/ˈɛkspləˌkeɪt/
فعل گذرا
[گذشته: explicated]
[گذشته: explicated]
[گذشته کامل: explicated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تفسیر کردن
توضیح دادن، روشن کردن
مترادف و متضاد
clarify
explain
interpret
obscure
1.to explicate a poem
1. شعری را تفسیر کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
explain away
explain
expire
expertly
expert
explicit
explicitly
explode
explore
explore all avenues
کلمات نزدیک
expletive
explanatory
explanation
explain by the fact that
explain away
explicit
explicitly
explode
exploit
exploitation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان