Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . عذاب وجدان داشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
feel guilty
/fil ˈgɪlti/
1
عذاب وجدان داشتن
احساس گناه کردن
1.I felt guilty about not visiting my parents more often.
1. من به خاطر اغلب سر نزدن به پدر و مادرم احساس گناه کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
feel free
feel for
feel blue
feel at ease
feel
feel homesick
feel in one's bones
feel like
feel on top of the world
feel sick
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان