[عبارت]

feel guilty

/fil ˈgɪlti/

1 عذاب وجدان داشتن احساس گناه کردن

  • 1.I felt guilty about not visiting my parents more often.
    1. من به خاطر اغلب سر نزدن به پدر و مادرم احساس گناه کردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان