[فعل]

to feel sick

/fil sɪk/
فعل ناگذر
[گذشته: felt sick] [گذشته: felt sick] [گذشته کامل: felt sick]

1 حالت تهوع داشتن

معادل ها در دیکشنری فارسی: حالت تهوع داشتن
  • 1.Mum! I feel sick.
    1. مامان! حالت تهوع دارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان