Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تمام (شده)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
finished
/ˈfɪnɪʃt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تمام (شده)
پایان (یافته)، تکمیل (شده)
1.I won't be finished until just before lunch.
1. دقیقا تا قبل از ناهار (کارم) تمام نخواهد شد.
2.When you’re finished with your homework, you can watch TV.
2. وقتی که تکالیفت را تمام کردی، می توانی تلویزیون تماشا کنی.
تصاویر
کلمات نزدیک
finish with
finish up
finish off
finish
finicky
finishing line
finite
finland
finn
finnish
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان