[صفت]

flawed

/flɔd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more flawed] [حالت عالی: most flawed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ناقص اشتباه، معیوب

  • 1.I think your plan is flawed.
    1. فکر کنم نقشه شما ناقص است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان