[فعل]

to formalize

/ˈfɔːrməlaɪz/
فعل گذرا
[گذشته: formalized] [گذشته: formalized] [گذشته کامل: formalized]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رسمی کردن رسمیت بخشیدن

  • 1.They decided to formalize their relationship by getting married.
    1. آنها تصمیم گرفتند با ازدواج کردن، رابطه‌شان را رسمی کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان