[قید]

formally

/ˈfɔrməli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more formally] [حالت عالی: most formally]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به‌طور رسمی رسماً

معادل ها در دیکشنری فارسی: رسما
  • 1.“How do you do?” she said formally.
    1. او به‌طور رسمی گفت: «چطور هستید؟ [احوال شما؟]»

2 مؤدبانه اصولی، با رعایت تشریفات

  • 1.They shook hands formally.
    1. آنها با رعایت تشریفات دست دادند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان