[اسم]

fraidy-cat

/Fɹe͡idi Kæt/
قابل شمارش

1 بچه سوسول آدم ترسو، زودهراس

مترادف و متضاد scardy-cat
  • 1."fraidy-cat, fraidy-cat!", the boys shouted. "Allan's afraid to jump!"
    1. پسر ها فریاد می زدند:"بچه سوسول، بچه سوسول! "آلن" می ترسد بپرد!"
  • 2.The children were calling their friend a fraidy-cat because she wouldn't go into the empty house.
    2. بچه ها دوستشان را ترسو خطاب می کردند چون او داخل خانه خالی نمی رفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان