[قید]

free of charge

/fri ʌv ʧɑrʤ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رایگان

معادل ها در دیکشنری فارسی: رایگان مفت و مجانی مجانی
  • 1.Children under five travel free of charge.
    1. کودکان زیر پنج سال رایگان سفر می کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان