[اسم]

froth

/fɹˈɑːθ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کف هر چیزی شبیه به کف

معادل ها در دیکشنری فارسی: کف
مترادف و متضاد foam

2 یاوه مهمل، حرف چرندیات

[فعل]

to froth

/fɹˈɑːθ/
فعل ناگذر
[گذشته: frothed] [گذشته: frothed] [گذشته کامل: frothed]

3 کف کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: کف کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان