[صفت]

frothy

/ˈfrɔːθi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: frothier] [حالت عالی: frothiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کف‌دار کف‌کرده

معادل ها در دیکشنری فارسی: کف‌آلود
a frothy mixture of eggs and milk
مخلوط کف‌کرده تخم مرغ و شیر
frothy coffee
قهوه کف‌دار

2 چرند یاوه، پوچ، مهمل

frothy romantic novels
رمان‌های عاشقانه پوچ [چرند]

3 ظریف و سبک (لباس)

a frothy pink dress
یک پیراهن صورتی ظریف و سبک
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان