Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پنچر کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
get a blowout
/gɛt ə ˈbloʊˌaʊt/
1
پنچر کردن
پنچر شدن (لاستیک)
informal
1.Last night, I got another blowout.
1. دیشب، دوباره (لاستیک) پنچر کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
get
gesture
gesticulation
gesticulate
gestation
get a break
get a chance
get a charley horse
get a clue
get a cold
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان