[صفت]

gritty

/ˈgrɪti/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: grittier] [حالت عالی: grittiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ریگ‌دار سنگریزه‌دار، ریگ‌مانند

a layer of gritty dust
یک لایه گرد و خاک ریگ‌مانند

2 پرجرئت بی‌پروا، شجاعانه

a gritty performance from the British player
یک عملکرد شجاعانه توسط بازیکن انگلیسی

3 واقعی حقیقی

a gritty description of urban violence
توصیفی واقعی از خشونت شهری
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان