[فعل]

to grope

/groʊp/
فعل ناگذر
[گذشته: groped] [گذشته: groped] [گذشته کامل: groped]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (در تاریکی) با دست دنبال (چیزی) گشتن

معادل ها در دیکشنری فارسی: کورمال
  • 1.He groped around for the light switch.
    1. او (در تاریکی) با دست به دنبال کلید برق گشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان