[صفت]

grueling

/ˈɡruːəlɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more grueling] [حالت عالی: most grueling]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 طاقت‌فرسا خسته‌کننده

مترادف و متضاد punishing
  • 1.a grueling journey
    1. یک سفر طاقت‌فرسا
  • 2.I've had a grueling day.
    2. من روز خسته‌کننده‌ای داشتم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان