Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دستخط
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
handwriting
/ˈhændˌrɑɪt̬.ɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دستخط
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خط
دستخط
دستینه
مترادف و متضاد
penmanship
script
writing
1.His handwriting is impossible to read.
1. خواندن دستخط او غیر ممکن است.
تصاویر
کلمات نزدیک
handstand
handsome
handshake
handset
hands-on
handwritten
handy
handyman
hang
hang about
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان