[اسم]

hardback

/ˈhɑrdˌbæk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کتاب جلد اعلا کتاب جلد مقوایی

معادل ها در دیکشنری فارسی: جلد سخت گالینگور
  • 1.I don’t buy hardbacks – they’re too expensive.
    1. کتاب جلد مقوایی نمی‌خرم - زیادی گران هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان