[اسم]

hockey

/ˈhɑki/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هاکی (ورزش) بازی هاکی

معادل ها در دیکشنری فارسی: هاکی
  • 1.Hockey is a violent sport.
    1. هاکی ورزش خشنی است.
  • 2.We skate or play hockey with the kids' friends.
    2. ما اسکیت می‌کنیم یا با دوستان بچه‌ها هاکی بازی می‌کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان