[اسم]

honey

/ˈhʌn.i/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عسل

معادل ها در دیکشنری فارسی: انگبین عسل عسلی
  • 1.Tea with honey and lemon is good for a sore throat.
    1. چای با عسل و لیمو برای گلودرد خوب است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان