Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آدم تندخو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
hothead
/hɑthɛd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آدم تندخو
آدم زودجوش
informal
مترادف و متضاد
a quick-tempered person
1.He is such a hothead.
1. او خیلی آدم تندخویی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
hotfoot it out of somewhere
hotfoot it
hotfoot
hotelier
hotel management
hothouse
hotline
hotly
hotness
hotplate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان