[صفت]

humiliated

/hjuːˈmɪlieɪtɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more humiliated] [حالت عالی: most humiliated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تحقیر شده کوچک شده، دچار حس حقارت

معادل ها در دیکشنری فارسی: سرافکنده سرشکسته
  • 1.I've never felt so humiliated.
    1. من تا به حال این احساس حقارت نکرده بودم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان