Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کارت شناسایی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ID card
(identity card)
/ɑɪˈdiːˌkɑːrd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کارت شناسایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کارت شناسایی
1.You will need a passport or an ID card.
1. شما نیاز به پاسپورت یا کارت شناسایی دارید.
تصاویر
کلمات نزدیک
id
icy
icu
ict
iconolatry
ida
idea
ideal
idealized
idealism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان