Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مدیر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
impresario
/ˌɪmprəˈsɑːrioʊ/
قابل شمارش
[جمع: impresarios]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مدیر
برنامهریز، مدیر اماکن تفریحی و نمایشی
مترادف و متضاد
organizer
1.the great circus impresario
1. برنامهریز بزرگ سیرک
تصاویر
کلمات نزدیک
impregnation
impregnate
impregnable
imprecise
imprecation
impress
impressed
impression
impressionable
impressionism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان