Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فحش
2 . لعن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
imprecation
/ˌɪmprɪˈkeɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فحش
ناسزا
مترادف و متضاد
curse
profanity
swear word
to utter imprecation against someone
به کسی ناسزا گفتن [فحش دادن]
2
لعن
نفرین
مترادف و متضاد
curse
hex
bless
1.One of the most dreadful imprecations is to be alone.
1. یکی از وحشتناکترین نفرینها، تنها بودن است.
تصاویر
کلمات نزدیک
impractical
impracticable
impoverished
impoverish
impound
imprecise
impregnable
impregnate
impregnation
impresario
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان