Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . باردار کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to impregnate
/ɪmˈpreɡneɪt/
فعل گذرا
[گذشته: impregnated]
[گذشته: impregnated]
[گذشته کامل: impregnated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
باردار کردن
بارور کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بارور ساختن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
impoverishment
impoverished
impossibly
impossible
importune
impress
impressionism
impressive
impressively
imprint
کلمات نزدیک
impregnable
imprecise
imprecation
impractical
impracticable
impregnation
impresario
impress
impressed
impression
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان