[اسم]

inference

/ˈɪnfərəns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 استنتاج استنباط، برداشت (منطق)

معادل ها در دیکشنری فارسی: استنباط استنتاج
  • 1.the doctor's inference appears legitimate
    1. استنتاج آن پزشک به نظر درست می‌رسد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان