Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . عفونت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
infection
/ɪnˈfek.ʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عفونت
آلودگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عفونت
1.a serious infection
1. عفونت جدی
2.a throat infection
2. عفونت گلو
3.risk of infection
3. خطر عفونت
تصاویر
کلمات نزدیک
infected
infect
infatuation
infatuated
infarction
infectious
infectious disease
infer
inference
inferential
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان