[صفت]

infected

/ɪnˈfɛktəd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more infected] [حالت عالی: most infected]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آلوده عفونی، ویروسی (رایانه)

معادل ها در دیکشنری فارسی: پلشت
  • 1.Clean that cut, or it could become infected.
    1. آن زخم را تمیز کن، وگرنه ممکن است آلوده [عفونی] شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان