[قید]

initially

/ɪˈnɪʃ.əl.i/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 در آغاز در ابتدا

معادل ها در دیکشنری فارسی: مقدمتا
مترادف و متضاد at first
  • 1.Initially, most people approved of the new plan.
    1. در آغاز [از همان ابتدا]، بیشتر افراد با آن نقشه [طرح] جدید موافقت کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان