[اسم]

injustice

/ɪnˈʤʌstɪs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی‌عدالتی بی‌انصافی

مترادف و متضاد inequity unfairness
  • 1.They were aware of the injustices of the system.
    1. آنها از بی‌عدالتی‌های نظام آگاه بودند.
  • 2.We are committed to fighting against poverty and injustice.
    2. ما متعهد شده‌ایم علیه فقر و بی‌عدالتی مبارزه کنیم.
life's injustices
بی‌عدالتی‌های زندگی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان