Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نزدیک کرانه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
inshore
/ɪnˈʃɔːr/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نزدیک کرانه
(در دریا اما نزدیک ساحل)
1.an inshore breeze
1. نسیم کرانهای
تصاویر
کلمات نزدیک
inset
insertion
insert
inseparable
insensitive
inside
inside lane
inside leg
inside out
inside the bedroom there's a dresser opposite the window.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان