[اسم]

insolence

/ˈɪnsələns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جسارت گستاخی

معادل ها در دیکشنری فارسی: پررویی زبان‌درازی وقاحت
  • 1.Her insolence cost her her job.
    1. جسارت او به قیمت شغلش تمام شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان