Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سالم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
intact
/ɪnˈtækt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سالم
صدمه ندیده، دستنخورده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بکر
سالم
صحیح و سالم
1.Very few of the buildings remained intact after the earthquake.
1. ساختمانهای کمی پس از آن زلزله، سالم [صدمه ندیده] باقی ماندند.
تصاویر
کلمات نزدیک
insurrection
insurmountable
insurgent
insurgency
insurer
intake
intangible
integer
integral
integral calculus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان