[صفت]

intact

/ɪnˈtækt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سالم صدمه ندیده، دست‌نخورده

معادل ها در دیکشنری فارسی: بکر سالم صحیح و سالم
  • 1.Very few of the buildings remained intact after the earthquake.
    1. ساختمان‌های کمی پس از آن زلزله، سالم [صدمه ندیده] باقی ماندند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان