[صفت]

insurmountable

/ˌɪnsərˈmaʊntəbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more insurmountable] [حالت عالی: most insurmountable]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حل‌نشدنی فایق‌ناپذیر

مترادف و متضاد insuperable
  • 1.They were now faced with insurmountable technical problems.
    1. آنها اکنون با مسائل فنی حل‌نشدنی مواجه بودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان