[اسم]

intake

/ˈɪnteɪk/
غیرقابل شمارش

1 تعداد ورودی (دانشجویان، کارمندان و ...) ورودی

  • 1.Intake in universities is down by 10%.
    1. تعداد (دانشجویان) ورودی دانشگاه‌ها 10% کاهش یافته است.
the annual student intake
تعداد سالانه دانشجویان ورودی

2 مصرف (مواد غذایی)

to reduce your daily intake of salt
کاهش مصرف روزانه نمک
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان