[اسم]

integration

/ˌɪntəˈgreɪʃən/
غیرقابل شمارش

1 تلفیق یکپارچه‌سازی، ادغام

معادل ها در دیکشنری فارسی: ادغام الحاق
  • 1.economic and political integration
    1. یکپارچه‌سازی سیاسی و اقتصادی
  • 2.racial integration
    2. تلفیق نژادی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان