Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بزرگراه میانایالتی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
interstate
/ˌɪntərˈsteɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بزرگراه میانایالتی
1.Head south on Interstate 95 until you see the sign for Providence.
1. بزرگراه میان ایالتی 95 را به سمت جنوب پیش بگیر تا وقتی که تابلوی (شهر) «پراویدنس» را ببینی.
تصاویر
کلمات نزدیک
interspersed
intersperse
intersection
intersecting
intersect
interstellar
intertwine
interval
intervene
intervening
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان