Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . در هم تنیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to intertwine
/ˌɪntɚtwˈaɪn/
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
در هم تنیدن
در هم پیچیدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
در هم تنیدن
درهم پیچیدن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
intersperse
intersection
interrupt
interrogatory
interrogation point
interview
interviewer
intestinal
intestine
intimacy
کلمات نزدیک
interstellar
interstate
interspersed
intersperse
intersection
interval
intervene
intervening
intervention
interventionism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان