[اسم]

intervention

/ˌɪntərˈvenʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مداخله پادرمیانی، میانجی‌گری

  • 1.government intervention to regulate prices
    1. مداخله دولت برای تنظیم قیمت‌ها
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان