[فعل]

to kick out

/kɪk aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: kicked out] [گذشته: kicked out] [گذشته کامل: kicked out]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 با لگد بیرون کردن اخراج کردن

informal
  • 1.If I'm late for work one more time, my boss will kick me out.
    1. اگر یک دفعه دیگر دیر به سرکار بروم، رئیسم با لگد بیرونم می‌کند.
توضیحاتی در رابطه با kick out
kick out معمولا در مفهوم اصطلاحی به کار می‌رود و به معنای کسی را با اردنگی بیرون کردن یا اخراج کردن است. البته گاهی ممکن است که این اصطلاح جنبه‌ی لغوی نیز پیدا کند؛ یعنی واقعا کسی را با با لگد از جایی بیرون کردن.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان