[عبارت]

lay foundations

(lay the foundations)
/leɪ faʊnˈdeɪʃənz/

1 پایه‌گذاری کردن بنیان نهادن

معادل ها در دیکشنری فارسی: پی افکندن
  • 1.The two leaders have laid the foundations of a new era in cooperation between their countries.
    1. آن دو رهبر، دوره‌ای جدید از همکاری بین کشورهایشان را پایه‌گذاری کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان