Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (شربت) لیموناد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
lemonade
/ˌlem.əˈneɪd/
غیرقابل شمارش
1
(شربت) لیموناد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لیموناد
1.There are both lemonade and iced tea in the fridge.
1. در یخچال هم لیموناد هست و هم چای سرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
lemon-flavored
lemon yellow
lemon verbena
lemon squeezer
lemon juice
lemony
lemur
lena
lend
lend one's ear
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان