Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دام
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
livestock
/ˈlaɪvˌstɑk/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دام
احشام، حیوانات اهلی (گاو و گوسفند و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دام
دامی
1.markets for the trading of livestock
1. بازارهای مبادله [تجارت] دام
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
livery driver
liverwurst
liver spot
liver sausage
liver pudding
lividity
lividness
living
living-room
living accommodations
کلمات نزدیک
livery stable
livery
liverpool
liver spot
liver fluke
livestock breeding and poultry farming are also very common in my country.
livid
living
living expenses
living room
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان