Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زنده
2 . امرار معاش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
living
/ˈlɪv.ɪŋ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زنده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جاندار
حی
زنده
مترادف و متضاد
alive
1.living creatures
1. موجودات زنده
2.living things
2. چیزهای زنده
[اسم]
living
/ˈlɪv.ɪŋ/
قابل شمارش
2
امرار معاش
زندگی، معیشت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زندگی
زیست
1.What do you do for a living?
1. برای امرار معاش چه کار میکنی؟
تصاویر
کلمات نزدیک
livid
livestock breeding and poultry farming are also very common in my country.
livestock
livery stable
livery
living expenses
living room
living soul
living standards
liz
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان