Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پیدا کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to locate
/ˈloʊˌkeɪt/
فعل گذرا
[گذشته: located]
[گذشته: located]
[گذشته کامل: located]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پیدا کردن
یافتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یافتن
مترادف و متضاد
discover
find
pinpoint
situate
to locate somebody/something
کسی/چیزی را پیدا کردن
He had no difficulty in locating the missing men.
او هیچ دشواری در پیدا کردن آن افراد گم شده نداشت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
locally
locality
local post office
local
lobule
location
lock
lock away
lock in
lock out
کلمات نزدیک
locally
localized
locality
locale
local time
located
location
location scout
loch
loch ness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان