[اسم]

mail

/meɪl/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نامه پست، بسته پستی، ایمیل

معادل ها در دیکشنری فارسی: پستی مرسولات
مترادف و متضاد electronic mail email letters post
  • 1.A package for you came in the mail today.
    1. یک بسته امروز از طریق پست رسید.
  • 2.Did the mail come yet?
    2. آیا نامه رسید [هنوز اون نامه نرسیده]؟
  • 3.I just want to check my mail before I turn off the computer.
    3. من فقط می‌خواهم قبل از خاموش کردن کامپیوتر، ایمیل‌هایم را چک کنم.
  • 4.She spent the morning reading and answering her mail.
    4. او صبح‌ها را به مطالعه و پاسخ دادن به نامه‌ها می‌گذراند.
  • 5.You will be sent your test results by mail.
    5. نتایج آزمون توسط نامه به شما ارسال خواهد شد.
[فعل]

to mail

/meɪl/
فعل گذرا
[گذشته: mailed] [گذشته: mailed] [گذشته کامل: mailed]

2 پست کردن ایمیل کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: پست کردن
مترادف و متضاد post send
  • 1.Please sign the form and mail it to the address below.
    1. لطفا فرم را امضا کن و آن را به آدرس زیر پست کن.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان